پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 225957
در پشت پرده تيم‌ملي واليبال چه مي‌گذرد؟
تاریخ انتشار : 1395/05/24 10:09:57
نمایش : 1500
انتشار يک مطلب بسيار تند عليه ستاره‌هاي تيم واليبال، فضاي اين تيم موفق ورزش ايران در سال‌هاي گذشته را برآشفته و موجب عصبانيت و دلخوري شديد اعضاي اين گروه شده است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، واليباليست‌ها که امروز صعود خود را به دور بعدي رقابت‌هاي المپيک قطعي کردند، در يکي، دو سال گذشته و پس از موفقيت‌هاي خيره ‌کننده همواره زير فشار قضاوت‌ها، اتهام‌ها و نگاه‌هايي بوده‌اند که چندان هم درست نيست. اتهام‌هايي که گاها تبديل به افسانه‌پردازي‌هاي عجيب درباره اعضاي تيم واليبال شده و تمرکز را از آنها گرفته است.

 

امير خوش‌خبر سرپرست تيم واليبال که عضو ثابت اين مجموعه از سال 1385 بوده است در يادداشت ـ دلنوشته‌اي پاسخ بسيار تندي به اين شايعات داده بود، مطلبي که شايد انتشار آن چندان به صلاح نباشد. با اين حال بد نديديم که از بين کلمات خوش‌خبر ، مطالبي را منتشر کنيم. اين پاسخي صريح به همه اتهاماتي است که در روزهاي گذشته روانه تيم واليبال شده و روح و روان اين ورزشکاران را به بازي گرفته است. تيمي که البته اميدواريم اين فشارهاي بيروني آنها را متحدتر کرده باشد. همانطور که در آخرين ويدئو منتشر شده، تصوير جشن آنها بعد از پيروزي کيانوش رستمي، اميدي از شادي جمعي و خوشحالي متعصبانه آنها بيرون مي‌آيد. چيزي که به اين تيم و البته آينده‌اش اميدوارمان مي‌کند .

 

برگرديم به اصل مطلب؛ سوال‌هاي (اتهام‌هاي) مطرح شده و پاسخ‌هايي از دل مطلب آقاي سرپرست:

 

* واقعا سعيد معروف مشکل اخلاقي دارد؟

 

راستش نميدانم سعيدخان معروف چه هيزم ترى به بعضي از آقايان فروخته. پنجه هاى طلايي اش را رها کرده اند چسبيده اند به تيپ و هيکل و رنگ چشمش. حالا طرفدار دارد و خيلي ها ميخواهند کنارش عکس بگيرند. شايد هم براى اينکه اهل باج دادن نيست. همه جاى دنيا بازيکني که مي شود ستاره، طرفدار پيدا مي کند. شما اين جايگاه سعيدخان را ولش کنيد. برويد بگرديد آيا يکبار از اين آدم حرکتي غيراخلاقي ، رفتارى ناخوشايند ، و نابساماني و نابکارى ديده ايد؟ نه که نديده ايد که اگر بود پيراهن عثمانش کرده بوديد. حالا اگر با جسارت مثال زدني اش با نماينده دولت درد و دلي هم کرد و خواست حق و پاداش هم تيمي هايش را آن هم به عنوان کاپيتان تيم ملي بگيرد، گلي به جمال سعيد خان!  او بايد واليبالش را بازى کند نه اينکه جلوى دولتمردان بايستد و از حق بازيکنانش دفاع کند.

 

وقتي من وشما درگير لباس و مدرک تحصيلي و رنگ چشم بازيکن هستيم و طرفداران تين ايجرش را رصد ميکنيم، دفاع از بازيکن ميافتد گردن سعيدمعروف. اگر دخترکان تين ايجر دنبال عکس گرفتن با ستاره وطني شان هستند، چقدر خوب !! از همين مردم و از همين فرهنگ و از همين خاک باشد اين عکس گرفتن ها. اصلا مي دانيد چيست؟! مرغ همسايه هميشه غاز است. عکس رونالدو با پسرش وقتي غذا ميخورد، وقتي ورزش ميکند، وقتي رانندگي ميکند، وقتي با مردم و هوادارنش عکس يادگاري مي گيرد، وقتي اينها دست به دست در دنياى مجازى ميگردد. بيچاره سعيد معروف.  اما اين را هم گفته باشم بد نيست بدانيد، وقتي خوان توره نا ، افسانه واليبال جهان در مسابقات ليگ جهاني ميخواهد عکسي با سعيد معروف بگيرد، آقايان حضور ندارند که ببيند سعيد متواضعانه به استقبالش مي رود. بله ، فقط تين ايجرها نيستند که چنين خواسته اى دارند.

 

 

 

* آيا واليباليست ها درآمد ميلياردي دارند؟

 

 نميدانم واقعا از درآمد ميلياردى و کذا و کذاى بازيکنان به من و شما چه ؟ برايم جالب است که وقتي يدالله خان کارگرپيشه را الگو معرفي ميکنند که صدالبته هست و برمنکرش لعنت .... خوب برويم ببينيم اين مرد زحمتکش ورزش ايران اکنون کجاست و چه ميکند!؟ اتفاقا همين ها مي شوند آئينه تمام قد ورزش ايران که بيرحم است. همه مي شناسيم ورزشکاراني را که زماني ستاره بودند و غوغا مي کردند اما ذهن اقتصادى شان تعطيل بود و حالا درمانده اند و ..... بماند. دوره ات که تمام شد، بازنشسته که شدى، چه کسي به دادتان مي رسد. علي آقا پروين هم که توى بنگاه اتومبيلش مي نشست ميگفتند اسطوره ورزش ايران دلالي ميکند. خوب ! کار نکند که تو به دادش برسي ؟؟؟ که بروى کمپين راه بيندازى و پول بيمارستان بچه اش را بدهي ؟! دستش درد نکند علي آقاى دايي . الگو شد براى ورزشي هاى حرفه اى . . تشکيلاتي براى خودش راه انداخته و مي گويند توى خانه چند ده ميلياردى مي نشيند. نوش جانش. غير از اين باشد که سرافکنده ايم برادر.

 

شان ستاره بودن، آنهم ستاره جهاني همين است. محتاج کسي نباش. آنقدر مي چسبي به تور و توپ که سرت را بالا ميکني ميبيني عمر ورزشي ات تمام شده و شانس بيارى ميشوى راننده تاکسي. نمي دانم پس کي مي خواهيم حرفه اي شويم و حرفه اي نگاه کنيم و زندگي...  

 

پس اتفاقا ورزشکار بايد هم سوراخ دعا و هم سوراخ دنيا را پيدا کند به تعبير حضرات !!!! وگرنه ما همينيم. يکي از پا بيافتد و کاسه هاى داغ تر از آش دست بکار شوند و هاى و هوى که بشتابيد يک نفر دارد از گرسنگي جان مي دهد!!

 

حالا ديگر بماند که فوتبالي ها با آن آفتابه لگن هفت دست شان و شام و ناهار هيچ و پوچشان (از جمله جاى خاليشان در هم ين المپيک ريو ) چگونه قراردادهاى ميلياردى دارند و پول پارو ميکنند . والله که نوش جانشان. همه جوانان اين مملکت اند. چه اشکالي دارد ؟؟ يکبار سرى به تمرينات تبم ملي بزنيد بد نيست. هرحرکت بازيکن ثبت ميشود. همه فيلمبردارى ميشوند. دوره دوره آناليز و نرم افزار و رايانه و ثبت و ضبط است. آن واليبال تيغي که شما مي شناسيد دوره اش گذشت. اصلا مربي اجازه نمي دهد بازيکن کاري غير از تمرين انجام دهد.

 

* توطئه اي عليه کواچ بوده است ؟

 

ميدانستيم، به روشني ميدانستيم که ولاسکوى کبير وقتي آمد همين آقاياني که دهن کجي کردند و مِنّ و مِنّ راه انداختند، مدتي بعد او را روى سر مي گذارند و حلوا حلوا ميکنند. اين چيزها در ورزش ايران ديگر نخ نما شده و دوستان نق نقو، براى سخن چيني بهتر است طريقتي نو بياورند.  برويد نگاهي به آرشيو مطبوعات و نقدها و نوشته ها بيندازيد. مگر برکنارى کواچ خواسته شعور جمعي واليبالي ها نبود؟ اعم از مربيان و نويسنده ها و پيشکسوتان و ..... !! حالا اگر بازيکنان به خواست مربي تن نمي دهند و در زمين حضور پيدا نميکنند ( که ابدا چنين نبوده و دروغ محض است ) بايد يقه آن مربي راچسبيد که اتوريته لازم را ندارد. نميدانم واقعا اين اخبار را ازکجا  مي گيرند اما بهتر است فکرى به حال منابع خبرى شان بکنند که از بيخ و بن راه بر خطا مي روند.بماند که واقعا عجيب است الان در اين موقعيت و در مصاف با حريفان المپيکي ، ياد کواچ افتادن ديگر چه صيغه ايست؟

 

 

 

* آيا تيم ملي روي انگشت شخص خاصي مي چرخد؟

 

همه جاى دنيا و از همان آغاز، واليبال حول محور پاسور ميگردد. همه تيم هاى واليبال دنيا همين است. از قهرمان جهان بگير تا آنها که کنار دريا تيغي بازى ميکنند. پاسور پاس خوب ندهد بهترين اسپکر دنيا خراب مي شود. بهترين قدرتي زن دنيا کم مي اورد. همه چشم ها به پاسور است. اوست که طراحي ميکند. اوست که تيم را پيش مي اندازد. اوست که بار تيم را بر دوش ميکشد. من اين بار سنگين را بر دوش سعيد معروف ديده ام . بارها و بارها. شما نديده ايد. معلوم است که نديده ايد. اگر مي ديديد در اين موقعيت حساس در پي تخريب او برنمي آمديد. شما دنبال چشم هاى ميشي و حساب بانکي و شراکت با فلاني و تيپ و لباس و ريخت و قيافه بوده ايد. شما استرس قبل از بازى را درون رختکن نديده ايد. شما در عرض يک ماه چند سفر سي ساعته هوايي را نديده ايد. شما اقامت ١٢ ساعت در فرانکفورت و يک جلسه تمرين در همان ١٢ ساعت را نديده ايد، شما چند دقيقه دير آمدن بازيکنان به تمرين در زمان کواچ را شنيده ايداما نمي گوييد که بازيکنان ساعتي پس از رسيدن به ريو بعد از يک سفر سي ساعته ، همه در زمين تمرين آماده مي شوند و سخت تمرين مي کنند تا تايم خوابشان تنظيم شود.  اينکه اين ها چگونه برنامه ريزى مي شود و سالنش چطور مهيا مي شود و وسايلش از کجا مي آيد و رتق و فتق امور را نديده ايد. نديده ايد چون نمي خواهيد ببينيد. کسي که عکس گرفتن يک دختر دبيرستاني با ستاره محبوب وطني اش را " دلالي محبت " نام مي گذارد، بهتر است قيد دست به قلمي را بزند و فکرى به حال ذهن مسمومش بکند.

 

* آيا سرپرست تيم ملي فراتر از اختيارات خودش عمل مي کند؟

 

ميگويم از روابط بچه هاى تيم ملي و بخصوص ارتباط شان با سرپرست ناراحتيد ؟؟؟ خوب اگر چنين ارتباطاتي برايمان قهرماني قدرتمند آسيا و عضويت در ليگ جهاني و ماندن در سيد يک و رفتن به المپيک به ارمغان مي اورد، بياييد شماهم الگو بگيريد. بسکتبال هم چنين کند، فوتبال هم ، هندبال هم ...... آقاجان ، جواب داده ديگر، مگرنه ؟؟؟؟

 

دايي داشتم که در يکي از شهرهاى دورافتاده استان گيلان فوتبال بازى مي کرد . از وسط ميدان شوت ميزد ، توپ زوزه کشان ميرفت توى دروازه . خوب که چه بشود ؟!؟ از نتيجه بايد صحبت کرد. از مقام و جايگاه رسمي . اينها درتاريخ مي ماند. از سرافرازي نام ايران و ايراني بايد صحبت کرد. مربيان طراز اول جهان براى مربيگرى تيم ملي واليبال سرودست ميشکنند. چرا که به مدد اين تيم ديده مي شوند. هم در آسيا هم در جهان و البته در المپيک. اين چيزى است که به چشم مي آيد.

 

سرپرست ، يک سرپرست واقعي پوشش دهنده ضعف هاى بازيکنانش نيز هست . چه اشکالي دارد ؟! اين در تعريف علمي مديريت نيز آمده است . مدير به روابطش مدير است. به مدد همين روابط است که از اينجا زمين تمريني تيم در ريو آماده مي شود . اتوبوس اش مهياست. اقامتگاهش رديف است. اينها کار ميبرد. منتقدان بچسبند به دونفرى که نميدانم کي و کجا خواب مانده اند. اصلا بشينند سناريو بنويسند آن تصورى که برخي از سرپرست دارند اتفاقا همان مفهوم پادوگرى هست. يا مثلا مسئول تدارکات. سرپرست تيم ملي واليبال جمهورى اسلامي نه پادوست و نه تدارکاتچي. مدير است به معناى واقعي کلمه دعوتتان ميکنم نگاهي به مقوله روابط انساني در مديريت بيندازيد. پس از جنگ جهاني دوم پي بردند که يک مدير واقعي بايد بتواند روابط را مديريت کند. مي شود مديريت روابط انساني. اين کجايش ايراد دارد که مدير يا به تعبيرى سرپرست ، در يک رابطه مستمر و فعال با مجموعه اش باشد؟! بازيکنان سرپرستشان را پدر ميخوانند، خوب ايرادش کجاست؟! اين عين مديريت علمي است. چه اشکالي دارد سرپرست تيم ، شب وروز از حال و وضع بازيکنانش مطلع باشد؟! چرا کسي نمي گويد و نمي پرسد در ١٠ سال گذشته از اين تيم کثيرالسفر حتي يک گزارش ناخوشايند نشنيده ايم. ما ميدانيم که هستند کسانيکه منتظرند. منتظر يک اتفاق ناگوار. تا فرياد وامصيبتا سر دهند و بر صندلي معلم اخلاق بنشينند و اندرزگويي کنند. هزار بار شکر که چنين نشده است. واليبالي ها بچه هايي رشد يافته با شخصيتي پخته و بالغ هستند. براى همين است که ناقدان بدخواه ، تنها به شايعات تکيه مي کنند.

 

* کادوي 150 ميليوني بازيکنان به سرپرست تيم ملي صحت دارد؟

 

آيا حسابرسي نيست ؟؟! مگر مي شود به همين سادگي به عبارت " ميگويند" استناد کرد؟ سرپرست تيم از بازيکنان خودرو ١٥٠ ميليوني کادو ميگيرد!!! چه ثروتي خوابيده در واليبال ؟ که چه بشود؟ اين کادو براى چيست؟ من شخصا از اين گونه  اظهارنظرها بشدت ميترسم. ميترسم چون به روز جزا به حسابرسي الهي اعتقاد دارم . گويا بعضي ها نميترسند . اما اين جسارت نيست .  اين را ميگويند جسارت جاهلانه. دوست عزيز تو خود ديده اى که بازيکنان چنين کادويي به سرپرستشان بدهند؟ از منبع موثقي دريافت کرده اى؟ چگونه جسارت ميکني ؟ ميداني افترا و تهمت چيست؟ واقعا حيرت انگيز است.

 

 

 

* داستان درگيري هاي بازيکنان واليبال و باند و باندبازي چيست ؟

 

اين يک تيم در سطح جهانيست. يک تيم طراز اول. سه چهار ماه از سال را در سفرند. ممکن است بازيکني جا بماند . شايد پاسپورتي گم شود. شايد بازيکني خواب بماند ( مثلا ، شايد) ١٤ نفر جوان پيوسته در يک جا باهم زندگي ميکنند. امکان جروبحث هست. ممکن است  درگير شوند. شما تا حال با همسرت جروبحث نکرده اى؟ با برادرت ، باخواهرت؟؟ آيا اينها طبيعي نيست؟ چه چيز را دارى به نقطه ضعف تعبير ميکني؟؟به اين ميگويند زندگي اردويي. اصلا برايت پيش نيامده که کله سحر ، دمغ و پکر از خواب بلند شوى ؟؟ دنبال کسي بگردى که دعوا راه بيندازى ؟ بچه هاى واليبال مگر چند سالشان است . واقعا چه ميخواهيد از جان اينها؟؟ عادل غلامي در فلان سفر با فلان بازيکن درگير شده !! خوب که چه ؟؟ مهم اين است که آنهارا در ميدان يکدل و يک رنگ ميبينيم . اين يعني مديريت. آدمي گاه از عهده تک بچه هفت هشت ساله اش برنميايد! اينجا ١٤ بازيکن  اداره مي شوند به بهترين شکل ممکن . تاحال کدام بازيکن جا مانده است؟ کدام سراز فلان مکان و فلان محل درآورده است؟ شما طريقتي بهتر سراغ داريد؟ گرتو بهتر ميزني بستان بزن!

 

* واسطه حضور سعيد معروف در زنيت روسيه چه کسي بود؟

 

من ميفهمم چرا واليبال اينگونه مورد هجوم واقع مي شود؟ درخت بي بر که سنگ زدن ندارد. تاريخچه زندگي سرپرست تيم را در آورده ايد که چه بشود..؟ شما را چه کسي تاتي تاتي تا اينجا رسانده؟ خوش خبر را مرحوم گهرخاني آورد به ژيمناستيک، بعد استخدام شد در سازمان ورزش، بعد داورزني بردش به صنام بعد به تيم ملي !! واقعا اينها گوياى چيست؟؟؟ معلوم است که چنين بوده! يک کارمند ساده، يک بچه شهرستاني ترک زبان، ميشود سرپرست تيم ملي واليبال کشور. اين نشان ميدهد که مسير رشد در اين مملکت باز است  و شفاف. سرت به کار خودت باشد ، تلاش کني ، زحمت بکشي ، در پي سنگ اندازى پيش روى اين و آن نباشي رشد ميکني و بجايي ميرسي که خيلي ها آرزويش را دارند . ميشوى اميرخوش خبر ، ميشوى سعيد معروف، ميشوى شهرام محمودى ، عادل غلامي که از شهرکوچکي در شمال ميايد، قائمي که از گنبد مي ايد، ميرزا که از بابل و حمزه که از شهريار غفور از کاشان ميايد. اما دنبال سنگ اندازى و غوغا سالارى و افترا و تهمت زني باشي ميشوى هماني که از افتادن اين و آن نفس ميگيرد . بايدکسي را خراب کني تا خودت ساخته شوى . اين رسمش نيست. اگر جرم خوش خبر اين است که دلال انتقال معروف به کازان روسيه بوده (که نبوده) ، چه دلاليي بهتر از اين ؟! اورا به يک تيم درجه يک جهاني فرستاده! اشکالي دارد؟ اگر کسي واسطه شود که يک ورزشي نويس ساده برود در بهترين مجله ورزشي جهان مطلب بنويسد آيا اين ميشود دلالي؟ اگر چنين بوده دست خوش خبر درد نکند که براى معروف ، منزلت و معروفيت و درآمد به ارمغان آورده. آفرين براو!!!

خوش خبر مي داند که در اين نوع از مديريت که اتفاقا دانشمندان اين رشته آن را مديريت باشگاهي ناميده اند بايد محبوبيت داشته باشد. زيرا محبوبيت اطاعت مياورد. او به بهترين شکل ممکن از عهده اين کار برآمده است . کاريزمايش را دارد . دانش اش را دارد .

 

 * آيا تاريخ سازي تيم ملي واليبال ادامه خواهد داشت؟

 

طلا را در فاضلاب هم که بيندازى، ده سال هم که بماند، تا درش بياورى بازهم طلاست. بچه هاى واليبال سالم و تميز و جوانمردند. دارند تلاش ميکنند. المپيک رابه چنگ آوردند و ميجنگند. نتيجه شان در ريو مهم نيست. انتظارى هم نداريم. آنها به تاريخ پيوسته اند. کارى کرده اند کارستان.

 

ولي بدانيد که در واليبال هر کسي و چيزي جاي خودش را دارد و همه چيز در جايگاه خودش تعريف شده است. حالا هرطور دوست داريد ارزيابي کنيد. بگوييد ارنج تيم را معروف ميدهد. بگوييد خوش خبر بازيکنان را انتخاب ميکند. درويترين ورزش کشور، واليبال مي درخشد. مي درخشد چون تک تک شان گوهرند. از بازيکنان بگيريد تا سرپرست و پزشک و مربي. دست شان درد نکند . آنها پاسخ را در ميدان ميدهند. پيش از اين هم بوده و بازهم خواهد بود. دوست داشته باشيم يا نه اين تيم بهترين تيم گروهي تاريخ ورزش کشورمان است. به استناد آمار و ارقام و نتايج . گلي به جمالشان . درخت پر ميوه واليبال حالا حالاها سنگ خواهد خورد.

منبع:ورزش3

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html